جدول جو
جدول جو

معنی طرب شکار - جستجوی لغت در جدول جو

طرب شکار
آنچه طرب بیاورد، آنچه ایجاد شادی و طرب کند، برای مثال آن جام طرب شکار بر دستم نه / وآن ساغر چون نگار بر دستم نه (حافظ - ۱۱۱۱)
تصویری از طرب شکار
تصویر طرب شکار
فرهنگ فارسی عمید
طرب شکار
که شادی شکرد. که ایجاد طرب کند:
آن جام طرب شکار بر دستم نه
وآن ساغر چون نگار بر دستم نه.
حافظ
لغت نامه دهخدا
طرب شکار
آن که ایجاد شادی کند
تصویری از طرب شکار
تصویر طرب شکار
فرهنگ لغت هوشیار
طرب شکار
((~. ش یا شَ))
آن چه که ایجاد شادی کند
تصویری از طرب شکار
تصویر طرب شکار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چرب کار
تصویر چرب کار
کسی که غذای چرب مانند آبگوشت، کباب و مانند آن ها بپزد، صنف کله پز و دیزی پز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از طلب کار
تصویر طلب کار
کسی که پول یا کالایی از کسی طلب دارد، بستان کار، خواهان، خواستار، برای مثال طلب کار باید صبور و حمول / که نشنیده ام کیمیاگر عجول (سعدی۱ - ۱۰۵)، که ومه طلبکار عمرند و بس / کسی را به مردن نیاید هوس (امیرخسرو - لغتنامه - طلب کار)
فرهنگ فارسی عمید
(چَ)
آنکه غذای چرب پزد چون دیزی پز و کله پز و مانند اینها: جملۀ خلایق را بشمشیر برد از اسفاهی و حواشی و هر حلواگر و چربکار و نانوا و قصاب و خوردنین پز که در شهرها و قصبه ها بود آنجا فرودآورد. (تاریخ طبرستان)
لغت نامه دهخدا